این روزها پای هر صحبت و هر جمعی که مینشینید سخن در مورد تولید و تولید کننده است؛ چه در محافل سیاسی، اقتصادی وچه در محافل مردمی هم ،حرف تولید کننده است، تولید کننده ای که آنقدر حیات و مماتش مهم است که مقام معظم رهبری شعار سال را رشد تولید نامگذاری میکنند .
منتها سوال اینجاست چه کسی در این کشور به داد تولید کننده میرسد؟
تولید کنندهای که به مثال باغی میماند که پر از گل است و هر کسی که به این باغ می رسد یک گل ازآن میچیند ، اساسا تولید در این کشور بسیار سخت است و گاهی حتی طاقت فرساست چرا که موانع در تولید آنقدر زیاد است که تولید کننده را از راهی که شروع کرده است پشیمان میکند.
مسیرهای دریافت مجوزهای گوناگون که گاها چند سال طول میکشد، عدم پرداخت تسهیلات که نبودش باعث
می شود تا سرمایه در گردش آنها به سختی انجام شود به طوری که نبود آن، این اشتغال آفرینان کشور را دچار چالشهای فراوانی میکند.
بحثهای دست و پا گیر محیط زیستی و عدم آموزش درست در این عرصه و به روز نبودن قوانین محیط زیستی همه باعث شده است تولید کننده با نفس مصنوعی زنده بماند چرا که در تمام موانعی که برای تولید کننده وجود دارد مبحث تحریمهای ظالمانه و عدم سیاستهای تثبیت شده در حوزه تامین ارز برای آنها، تولید کننده امروز را دچار یک کلاف سر در گم عجیب و غریب کرده است.
اگر از همه اینها بگذریم قطع و وصل مکرر برق برای آنان تبدیل به یک معضل اعصاب خرد کنی شده است که به این راحتیها هم حل نخواهد شد، برای همین است که حل معضلات آنقدر مهم میشود که رهبر عظیم الشان انقلاب با انتخاب شعار سال در حول محور رشد تولید میخواهد این پیام مهم را به مسئولین نظام بدهند که تولید، بودنش، رشد کردنش، صادراتش مهم است و اما برای اینکه این اتفاق بیفتد باید مسئولین همت وار با نگاهی جدید کمر خدمت ببندند ،تا با حل معضلات، تولید کننده بتواند رشد خود را داشته باشد.
امروز همه مردم یک توقع درست از مسئولین کشور دارند وآن هم برطرف کردن مزاحمتهای گستردهای است که میتواند در امر تولید خلل ایجاد کند، به طور مثال بحثی که این روزها با آمدن فصل گرما برای تولید کنندگان بسیار داغ است،بحث قطعی برق است، چرا که تامین برق کارخانجات و کارگاههای تولیدی مساله ای بود که دولت محترم از سال گذشته تا امسال یک سال فرصت داشت تا این معضل مهم را حل نماید.
قطع برق یک کارخانه تبعات بسیار گستردهای دارد به طوریکه وقتی برق قطع میشود تولید کاهش پیدا میکند وهزینه های وحشتناکی به تولید کننده تحمیل می شود.
حال آیا کسی آمده است به راهکار آن فکر کند و آن را اجرا نماید، در اینکه در کشور کمبود برق در فصل گرما حاکم است شکی نیست، جالب است پای صحبت تولید کننده هم که می نشینید، میگوید من درک میکنم کمبود برق است و همکاری میکنم منتها چرا دولت که برق شهرکهای صنعتی و صنفی را که قطع میکند نمی آید یک راه حل ارائه بدهد ؟
البته راه حل هم عیان است و این مهم تامین برق از طریق ژنراتور است، ژنراتوری که امروزه خریدش در دست مافیایی است که هر چقدر میخواهد آن را به تولید کننده مظلوم ما میفروشد، در صورتی که دولت با یک نگاه ویژه به این عرصه میتواند مشکل تولید کننده را حل نماید.
بعد از مشکل برق معضلات بیمه و مالیات و بازرسی های بی سرو تهی که هیچ مزیتی هم ندارد را به آن اضافه کنید به علاوه آنکه بیلیاقتی برخی از مسئولین که بار وظایف خودشان را گردن تولید کننده میاندازند به دردهای یک تولید کننده اضافه کنید، کمی آن طرفتر از این مرز و بوم ،کشورهای توسعه یافته تولیدکننده را بر روی سرشان میگذارند و حلوا حلوا میکنند.
باید گفت آن چیزی که تولید کننده را با همه دغدغهها پایبند تولیدش کرده است، حس وطن پرستی و خدمت به مردم است و این مهم است که تولید کننده ما را در همه حال پای کار مملکت ونظام قرار داده است؛ چه می خواهد در جنگ هشت ساله حق علیه باطل باشد وچه می خواهد یک جنگ تمام عیار نرم و اقتصادی باشد، آنچه امروز کشور ما در راستای رشد تولید نیاز دارد، بی رودروایسی بودن است ، بی رودروایسی بودن؛ با تمام کسانی که در جرگه مسئولیت در حوزه صنعت و معدن و تجارت هستند و در اوج ناکارآمدی در مسئولیتهای خود ماندهاند، باید با آنها خیلی صریح و سریع خداحافظی کرد و جایشان را به اهل کار داد تا بتوانند پای تولید کننده بایستند و علی وار مشکلات و معضلات آنها را حل کنند. فراموش نکنیم رشد تولید رقم بخورد، بیکاری کم و تورم کنترل میشود و پولهای سرگردان به حوزه تولید میرود، همچنین صادرات نیزگسترش پیدا میکند و معضلات ارزی کشور حل خواهد شد و هزاران محسنات دیگر که در این مقاله مجالی برای گفتن آنها نیست؛ لذا با بررسی سر انگشتی و سطحی این نکنه بسیار مهم می توان به صراحت گفت یکی از موارد مهم رشد تولید بر طرف کردن موانع تولید است نه زیاد کردن موانع تولید !!